نمیدانم این داستان تلخ زندگی به چه کسی ختم میشود...
بی گمان غریبه ای منتظر توست و تو...
وای که این واژه ی انتظار چقدر بر خاطرم سنگینی میکند...
گویی این انتظار پایانی ندارد...
ولی...
این عشق بدون انتظار طعمی ندارد و شیرینی اش از بین میرود...
پس با خودم عهد می بندم که منتظر آن غریبه می مانم...
پس سلام ای انتظار...
سلام
ممنون که به وب من آمدی امیدوارم که خوشت اومده باشه
خوشحال میشم که بازم بیای